نقطه کور پکن در تایوان؛ انتخاباتی که غرب و شرق را خوشحال میکند
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۷۲۲۷
به گزارش اتاق خبر به نقل از اکوایران و بر اساس مقاله هاوارد فِرِنچ در پایگاه فارن پالیسی، در طول سالهای میانی دهه گذشته، من به دقت تحولات بزرگ بالقوهای که در سراسر آسیای شرقی جریان داشت را نظاره کردم.
در مارس ۲۰۱۴، در تایپه فرود آمده و شاهد یکی از هیجانانگیزترین لحظات چیزی بودم که بعداً به جنبش آفتابگردان معروف شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو سال بعد و در بازدید از هنگکنگ، آخرین فشار بزرگ در موج اعتراضات سیاسی تاریخی در آن شهر منحصر به فرد را گزارش کردم. این اعتراضات در سال ۲۰۱۴ تحت نام جنبش چتر آغاز شده بود که بر خواستهها جهت اصلاحات سیستم انتخاباتی کاملاً کنترلشده متمرکز بود و در سال ۲۰۱۶، با اولین راهپیماییهای بزرگ طرفدار استقلال در تاریخ هنگکنگ، به اوج خود رسید.
در ظاهر، تنها پیوندی سست بین این دو جنبش وجود داشت، اما در واقع، پیوندها عمیقتر از چیزی است که به نظر میرسد. هدف هر دو تضمین بقای سطحی از استقلال سیاسی و فضای فرهنگی در برابر فشارهای فزاینده جمهوری خلق چین آن زمان بود.
آزمایش فاجعهباربا این حال، منافع مشترک این دو جامعه بسیار کوچک چیزی فراتر از مسائل گذرای دورهای است. طوری که به ندرت در دنیا دیده میشود، هنگکنگ نمونهای آزمایشگاهی زندهای برای تایوان بود. در این آزمایش، از نگاه هر دوی این مکانها، چین در آستانه شکست قرار داشت.
هنگامی که سلطه چین بر هنگکنگ در سال ۱۹۹۷ احیا شد و به دوره ۱۵۶ساله حکومت بریتانیا پایان داد، دو طرف از طریق دیپلماسی انعطافپذیر، به توافقی سیاسی برای واگذاری مسالمتآمیز منطقه رسیدند. هرگز این سؤال به وجود نیامد که آیا هنگکنگ بخشی از چین بوده یا اینکه در صورت تمایل، پکن بتواند با کمترین زحمت، حکومت خود را بر این منتهیالیه جنوب شرقی مجدداً تثبیت کند. در واقع، در بخشهایی از اواخر قرن بیستم، چنین اقدامی توسط بسیاری از هنگکنگیها حمایت میشد.
با این حال، دنگ شیائوپینگ با امید به جذب افراد بیشتر، چه در هنگکنگ و چه در سراسر جهان، عاقلانه در برابر این وسوسه مقاومت کرد و یک پیشنهادی را مطرح ساخت که آن را «یک کشور، دو سیستم» نامیدند؛ به این معنی که هنگکنگ به چین بازمیگردد، اما اجازه دارد که خودگردانی و استقلال در مدیریت اقتصادیش را حفظ کند. البته اگر بخواهیم رک سخن بگوییم، هنگکنگ نیمهدموکراتیک میشد؛ زیرا این منطقه طی بیشتر دوره استعمار بریتانیا فاقد دموکراسی بود و در زمان تحویل به چین، تنها یک دموکراسی جزئی و ابتدایی داشت.
دنگ و چین برای پذیرش چنین توافقی اعتبار زیادی به دست آورده و برای بسیاری این امید را ایجاد کرد که به مرور زمان، حتی ممکن است خود چین نیز به دموکراسی روی آورد. با این حال، این تنها خوشخیالی بود و با گذشت سالها، چین نه تنها نتوانست در این جهت پیشرفت کند، بلکه تحمل آن در برابر آزادی نسبی هنگکنگ و آزادی بیان از بین رفت.
با گذشت زمان، این امر تنها به سفتشدن طناب در اطراف هنگکنگ، اعتراضات جنبش چتر و حصر و ارعاب جامعه مدنی منجر شد. آزادی انتخابات هنگکنگ به طور فزایندهای کاهش یافت؛ زیرا طبقه سیاسی شهر طبق دستور کار پکن خدمت میکردند. برای اطمینان از اطاعت عمومی، دولت هنگکنگ خطوطی هوایی را تبلیغ میکرد تا به اصطلاح میهنپرستان هنگکنگی ساکن سرزمین اصلی چین، برای رأیدادن در انتخابات محلی به این شهر بروند.
چیزهایی از این دست به بیاعتمادی تایوان به انجام هر نوع معاملهای با چین که فضای خوب زندگی مردم آن جزیره را حفظ کند، دامن زد. فضایی که شامل رویههای دموکراتیک، حاکمیت قانون و آزادی بیان میشود.
این تنها یک طرف پازلی سهوجهی انتخابات تایوان است که آخر این هفته برای تعیین جانشین تسای اینگ ون، رهبر دو دورهای جزیره برگزار خواهد شد. دو حزب اصلی در رقابتند. حزب دموکراتیک پیشروی تسای که سابقه دنبالکردن ایده استقلال مطلق را دارد، اخیراً بیشتر به نیرویی برای حفظ وضع موجود تبدیل شده است. از لحاظ تاریخی، کومینتانگ، رقیب بزرگ حزب دموکراتیک پیشرو به سمت «اتحاد مجدد» با سرزمین اصلی متمایل بود. با این حال، این حزب نیز بیشتر به حفظ وضعیت موجود روی آورده و از ادامه خودمختاری تایوان حمایت میکند و در عین حال، حامی روابط سیاسی و اقتصادی بهتر با چین است.
طرف دوم پازل جنبه بسیار متفاوتی از هویت محلی است. طی دو دهه گذشته، باور به این افزایش یافته که تایوانیها واقعاً مردمی منحصر به فرد هستند؛ نه اینکه صرفاً شاخهای سیاسی منشعبشده از چینیها بوده که جدایی آنها ناشی از پیامدهای جنگ داخلی چین در اواسط قرن بیستم باشد.
هویت تایوانیاین زمانی اتفاق افتاد که حزب کمونیست چین مائو تسه تونگ در سال ۱۹۴۹ حزب چیانگ کایشِک موسوم به کومینتانگ را شکست داد. چیانگ با تعداد زیادی از پارتیزانهای خود به تایوان پناه برد و در آنجا نوعی دولت چین در تبعید را ایجاد کرد. از آنجا که مردمی که اصل و نسبشان به سرزمین اصلی چین میرسد، در تایوان غالب بودند، برای دههها حس هویت چینی نیز وجود داشت و غالب بود.
با وجود رفاه و دموکراسی تایوان که ریشه آن در لغو حکومتنظامی سال ۱۹۸۷ است، هر نسل جدید از جوانان بیشتر و بیشتر احساس تایوانیبودن داشته و کمتر حس چینیبودن دارند.
به طرز عجیبی، هر چه پکن بیشتر اصرار کند که تایوان بخشی غیرقابلبازگشت از چین است، حس استقلال جوانان جزیره بیشتر تقویت میشود. آنها همچنین مفتخرند که جامعهشان به عنوان تولیدکننده پیشروی ریزتراشههای پیشرفته در سطح جهانی ظاهر شده است.
این یک مشکل بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که چین میبیند. چگونه میتوان رشد ارگانیک آنچه که در واقع هویتی ملی است را متوقف کرد؟ توسل به لفاظی در مورد قدرت چشمگیر چین که قلبهای بسیاری را در خانه به هیجان میآورد، برای جوانان تایوانی تنها تهدیدآمیز و بیگانه به نظر میرسد. جذابیت مبتنی بر مفهوم رشد اقتصادی عجیب چین نیز مانند شمشیری دو لبه است. تایوانیها میبینند که بهتر است که با غول بزرگی مانند چین روابط اقتصادی قوی داشته باشیم، تا زمانی که به معنای تحت سلطه بودن نباشد. علاوه بر این، چین دیگر از دورانی که ارقام اقتصادیش آن را شکستناپذیر و غیرقابلمقاومت نشان میداد، گذشته است. در واقع، بیش از پیش، مدل اقتصادی آن به همان اندازه مشکوک به نظر میرسد که مدل سیاسیش مینماید.
ضلع سوم این پازل تا حد زیادی بینالمللی است. نه چین و نه ایالات متحده حاضر نیستند با صراحت کامل در مورد خطرات تنگه تایوان صحبت کنند. استدلالهای چین در مورد اینکه تایوان همیشه به سرزمین اصلی تعلق داشته، دارای ایرادات مهمی است که تعداد کمی در پکن حاضرند سر آن بحث کنند. در واقع، برای کشوری با گذشتهای به اندازه چین، تاریخچه کنترل مستقیم این جزیره به طرز چشمگیری کوتاه بود. تایوان به طور جزئی یا کامل توسط اسپانیاییها، هلندیها و ژاپنیها اداره میشد.
در واقع، بیشتر این لفاظیها نمایشی سیاسی است. انگیزه اصلی چین در تمایلش برای کنترل تایوان، آرزوی عمیق و طولانیمدتش برای ریاست به عنوان قدرت مسلط شرق آسیا است. حتی در صورت عدم اعلام استقلال توسط تایوان، خودگردانی تایوان مانند خاری در چشم چین است.
ایالات متحده اغلب از دموکراسی تایوان به عنوان دلیل اصلی حمایت خود از جزیره یاد میکند. دموکراسی تایوانی اصیل و قابل تحسین است، اما این همه ماجرا نیست. پکن گله میکند که ایالات متحده به دنبال مهار و توقف رشد چین است. به استثنای علاقه آمریکا به فناوریهای پیشرفتهای که کاربردهای نظامی واضحی دارند، من تا حد زیادی حرف واشنگتن را قبول میکنم که مکرراً اصرار دارد که به دنبال متوقفکردن رشد چین نیست. با این حال، نکته بزرگ دیگری نیز در این مورد وجود دارد، و نام آن تایوان است.
اگر چین این جزیره را تصرف کند، نیروی دریایی و سایر نیروهای آن در غرب اقیانوس آرام به گونهای آزاد خواهند بود که نفوذ و قدرت ایالات متحده در آن بخش مهم جهان به شدت کاهش خواهد یافت و عواقب این امر بسیار زیاد خواهد بود. هر متحد ایالات متحده در آسیا شروع به تجدید نظر در اتکای خود به آمریکا به عنوان شریک اقتصادی و ضامن امنیتش خواهد کرد.
خب، این حرفها چه ربطی به تایوانیهایی دارد که میخواهند رأی دهند؟ نظرسنجیها نشان میدهند که لای چینگته، نامزد حزب دموکراتیک پیشرو به یک پیروزی حداقلی خواهد رسید که انتظار میرود به سیاست طرفداری از خودمختاری اما نه استقلال کامل دولت فعلی ادامه دهد که حد زیادی موجب نارضایتی پکن را فراهم خواهد کرد.
ممکن است رأیدهندگان تایوانی با انتخاب پارلمان تحت رهبری مخالفان اوضاع را متعادل کنند. این نشاندهنده بررسی محتاطانه ابتکارات تحریکآمیز لای است که در گذشته با مواضع طرفداران استقلال ابراز همدردی داشته است. از آنجایی که فشار برای استقلال، حتی اگر صرفاً شعاری باشد، میتواند منجر به اقدامی نظامی از سوی پکن شود، نتیجهای اینچنینی میتواند چیز نادری در جهان امروز باشد که هم ایالات متحده و هم چین را خشنود میسازد.
منبع: اتاق خبر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.otaghnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اتاق خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۷۲۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشگاه کلمبیای آمریکا تبدیل به پادگان نظامی شد؛ ترامپ خوشحال شد
به گزارش جماران به نقل از یورونیوز، مأموران پلیس شهر نیویورک شامگاه سهشنبه شب برای بازداشت و متفرق کردن معترضان طرفدار فلسطین وارد محوطه دانشگاه کلمبیا شدند. همزمان، رئیس دانشگاه خواستار ادامه حضور ماموران در دانشگاه شده است.
دانشجویان معترض که از حدود دو هفته پیش این مرکز متعلق به گروه دانشگاههای «آیوی لیگ» را اشغال کرده و در محوطه آن چادر زدهاند، از ۲۴ ساعت پیش ساختمان دانشگاه را نیز تصرف کردند.
تصاویر زنده که از شبکههای تلویزیونی پخش شد، نیروهای پلیس با کلاه ایمنی و تجهیزات دیگر را نشان میدهد که وارد محوطه این دانشگاه در منهتن میشود. این مکان، نقطه کانونی اعتراضات دانشجویان علیه جنگ رژیم اسرائیل در غزه است که در روزهای اخیر به دهها مرکز آموزشی در سراسر ایالات متحده گسترش یافته است.
مأموران پلیس هنگام حرکت به سمت ورودی ساختمان اشغال شده شده هامیلتون هال، ساختمانی دانشگاهی که معترضان در ساعات اولیه صبح روز سه شنبه وارد آن شده و کنترل آن را به دست گرفته بودند، فریاد میزدند: «ما در حال پاکسازی هستیم.»
در تصاویر پخش شده همچنین صف طولانی مأموران در حال استفاده از یک وسیله نقلیه مجهز به نردبان برای دسترسی به طبقه دوم و ورود از پنجره به داخل ساختمان مشاهده میشد.
دهها مأمور دیگر به چادرهای دانشجویان معترض در همان حوالی هجوم آوردند، در حالی که دانشجویانی که بیرون محوطه ایستاده بودند، به سوی آنها فریاد میزدند: «خجالت، خجالت».
طولی نکشید که مأموران گروهی از معترضان دستبند زده را به سمت خودروهای پلیس در بیرون دروازههای دانشگاه هدایت کردند.
پلیس حدود ۵۰ نفر بازداشتی را سوار اتوبوس کرد. بازداشتشدگان دستانشان از پشت بسته بود و تمام صحنه با چراغهای قرمز و آبی چشمکزن خودروهای پلیس روشن شده بود. آمبولانسها و سایر خودروهای خدمات اورژانس در محل ایستاده بودند.
معترضان بیرون ساختمان شعار میدادند: «فلسطین را آزاد کنید». برخی دیگر فریاد میزدند: «دانشجویان را رها کنید».
مقامات دانشگاه کلمبیا پیشتر روز سهشنبه تهدید کردند دانشجویانی را که سالن همیلتون را تصرف کرده بودند، اخراج خواهند کرد.
اشغال یکشبه دانشگاه زمانی آغاز شد که معترضان شیشهها را شکسته، به داخل هجوم بردند و پارچهنوشتهای با مضمون «سالن هند» را برای تغییر نام نمادین سالن همیلتون نصب کردند. هند نام کودک ۶ ساله فلسطینی است که در غزه به دست ارتش رژیم اسرائیل به شهادت رسید.
ساختمان هشت طبقه و محوطه این دانشگاه که به سبک نئوکلاسیک ساخته شده، از ۱۹۶۰ به این سو بارها به دست دانشجویان معترض اشغال شده است. معترضان روز سه شنبه ورودی ساختمان را با چندین میز بسته و بازو به بازو زنجیره انسانی تشکیل دادند و همزمان شعارهایی در حمایت از فلسطین سر دادند.
ورود نیروهای پلیس به ساختمان دانشگاه
اریک آدامز، شهردار نیویورک و مقامات پلیس این شهر در یک نشست خبری عصرگاهی که چند ساعت قبل از ورود پلیس به دانشگاه کلمبیا برگزار شد، گفتند که تسخیر سالن همیلتون توسط «آشوبگران خارجی» که هیچ گونه وابستگی به دانشگاه کلمبیا ندارند و کار آنها برای مجریان قانون تحریک بیقانونی شناخته میشود، انجام شده است.
پلیس گفت که این نتیجهگیری خود را تا حدی بر اساس تاکتیکهای اشغال از جمله خرابکاری، استفاده از موانع برای مسدود کردن ورودیها و تخریب دوربینهای امنیتی استوار کرده است.
آدامز گفت که برخی از دانشجویان معترض از وجود «عوامل خارجی» در میان خود آگاهی کامل ندارند.
شهردار گفت: «ما نمیتوانیم و نخواهیم گذاشت که آنچه باید یک تجمع مسالمتآمیز باشد به یک نمایش خشونتآمیز تبدیل شود که هیچ هدفی ندارد. ما نمیتوانیم منتظر بمانیم تا این وضعیت حتی جدیتر شود. این وضعیت باید اکنون پایان یابد.»
محمود خلیل، پژوهشگر فلسطینی و از رهبران تظاهرات دانشجویان که خود با ویزای دانشجویی در دانشکده روابط عمومی و بینالملل کلمبیا حضور دارد، اظهارات مبنی بر اینکه خارجیها آغازگر این اشغال بودهاند را رد کرد.
او به رویترز گفت: «آنها دانشجو هستند.»
فعالان در کلمبیا یک ترم تعلیق شدند
یک روز پیش از آن، دانشگاه اعلام کرد که تعلیق دانشجویانی را که از ضربالاجل برای تخلیه اردوگاه اعتراضی سرپیچی می کنند، آغاز کرده است، زیرا مذاکرات چند روزه با رهبران معترضان با هدف برچیدن چادرها به بن بست رسیده است.
این دانشگاه روز سه شنبه در بیانیهای اعلام کرد: «اختلال در محوطه دانشگاه فضایی تهدیدآمیز برای بسیاری از دانشجویان و اساتید یهودی ما ایجاد کرده و تولید سر و صدا و پرت کردن حواس دانشگاهیان در آموزش، یادگیری و آمادگی برای امتحانات پایانی اختلال ایجاد میکند.»
حمله ۷ اکتبر به جنوب سرزمین های اشغالی توسط حماس و حمله وحشیانه متعاقب اسرائیل به غزه، بزرگترین موج اعتراضهایی دانشجویی را از زمان اعتراضات ضد نژادپرستی در سال ۲۰۲۰ در آمریکا به راه انداخته است.
بسیاری از این اعتراضات با تظاهرات متقابل معترضانی روبرو شده است که آنها را به دامن زدن به نفرت ضد یهودی متهم میکنند. طرفداران فلسطین، از جمله یهودیان مخالف اقدامات اسرائیل در غزه، میگویند که به دلیل انتقاد از دولت اسرائیل و ابراز حمایت از حقوق بشر، آنها را ناعادلانه به عنوان یهودیستیز معرفی میکنند.
مقامات دانشگاه در برخورد با اعتراضات، تاکنون تلاش کردهاند تا تعادلی بین اجازه آزادی بیان و حذف سخنان نفرتانگیز ایجاد کنند.
این موضوع در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر رنگ و بویی سیاسی به خود گرفته است و جمهوریخواهان برخی از مدیران دانشگاهها را به چشم بستن بر شعارهای یهودستیزانه و آزار و اذیت یهودیان متهم میکنند.
جان کربی، سخنگوی کاخ سفید روز سهشنبه اشکال غیر مسالمتآمیز اعتراضات دانشجویی را محکوم کرد و اشغال ساختمانهای دانشگاه را یک «رویکرد اشتباه» خواند.
رئیس دانشگاه کلمبیا: پلیس در دانشگاه بماند
به گزارش خبرگزاری فرانسه، نعمت مینوش شفیق، رئیس دانشگاه کلمبیا، از پلیس نیویورک خواسته است تا ۱۷ مه در محوطه دانشگاه بماند تا «اطمینان حاصل شود که استقرار اردوگاهها از سر گرفته نمیشود».
مقامات اداره پلیس نیویورک پیش از عملیات سهشنبه شب تاکید کرده بودند که مأموران از ورود به محوطه دانشگاه خودداری میکنند، مگر اینکه مدیران کلمبیا از آنها دعوت به حضور کنند، همان گونه که در ۱۸ آوریل چنین کرده و اردوگاه قبلی را برچیدند. در آن زمان بیش از ۱۰۰ نفر بازداشت شدند که اعتراض بسیاری از دانشجویان و کارکنان را برانگیخت.
چند روز بعد بر روی یک منطقه چمن در کنار چمنزار کوچکتری که صدها پرچم کوچک اسرائیل در آن کاشته شده بود، طرفداران فلسطین دهها چادر برپا کرده و تا روز سهشنبه در محوطه دانشگاه باقی ماندند.
واکنش ترامپ چه بود؟
دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین ایالات متحده آمریکا در تماس تلفنی در یک برنامه تلویزیونی که از شبکه فاکس نیوز پخش میشد، پلیس را به دلیل انجام عملیات علیه معترضان حامی فلسطین در دانشگاه کلمبیا ستود.
همزمان با پخش زنده تصاویر پلیس از پاکسازی همیلتون هال در دانشگاه، ترامپ گفت که یورش پلیس باید زودتر انجام میشد.
او به یک مجری فاکس نیوز گفت: «اصلا نباید کار به اینجا میکشید. آنها باید خیلی زودتر، قبل از اینکه ساختمان را تسخیر کنند، این کار را میکردند. زمانی که آنها در چادر بودند کار خیلی راحتتر بود تا زمانی که وارد ساختمان شدند. حالا صدمات بزرگی هم وارد شده است.»
او همچنین ضمن مقایسه اعتراضات دانشجویان با واقعه اشغال کاخ کنگره در واشنگتن به دست طرفداران خودش در ۶ ژانویه ۲۰۲۱، از این که ممکن است با معترضان حامی فلسطین در دانشگاه کلمبیا نسبت به عوامل تسخیر ساختمان کنگره رفتار ملایمتری بشود، ابراز تأسف کرد.
او گفت به همین دلیل است که مردم آمریکا «اعتماد خود را به دستگاه قضایی از دست دادهاند».
در این هفته این دومین بار است که رئیسجمهور پیشین چنین مقایسهای را مطرح میکند.
اظهارات مجدد ترامپ نشان میدهد که چگونه او و حزب جمهوریخواه تلاش میکنند تا شدیدترین حمله به مقر قدرت آمریکا در بیش از ۲۰۰ سال گذشته را کوچک جلوه بدهند، با این استدلال که رفتار خشونتآمیز یا جنایتکارانه چپها تهدید بزرگتری است. ترامپ اشغالگران کاخ کنگره را «میهنپرستان شگفتانگیز» نامیده و آشکارا در مورد احتمال عفو عوامل آن در صورت پیروزی برای دومین دور ریاست جمهوریاش صحبت کرده است.
اظهارات ترامپ در حالی بیان میشود که همزمان با تلاش برای بازپسگیری قدرت در کاخ سفید، درگیر اتهاماتی در چهار پرونده قضایی مختلف است. او میگوید این اتهامات را دموکراتها تنظیم کردهاند تا او را از کاخ سفید دور نگه دارند و او و حامیانش هدف آزار و شکنجه سیاسی توسط یک سیستم قضایی اساسا «فاسد» هستند.
ترامپ درباره معترضان دانشگاه کلمبیا گفت: «آنها یک ساختمان را تصرف کردند. این یک معامله بزرگ است و من نمیدانم آیا اتفاقی که قرار است برای آنها بیفتد، قابل مقایسه با اتفاقی است که برای (متهمان) ۶ ژانویه افتاد یا نه، چون آنها (دانشجویان معترض) تخریبهای زیادی انجام میدهند، آسیبهای زیادی وارد میکنند و بسیاری از مردم به شدت آسیب میبینند. نمیدانم که آیا با آنها همان رفتاری را میکنند که با ۶ ژانویه کردند. حالا ببینیم چه کار میکنند.»
بیش از هزار و ۳۵۰ نفر به جنایات مرتبط با شورش کنگره متهم شدهاند. بیش از ۸۰۰ نفر از آنها محکوم شدهاند و تقریباً دو سوم آنها از چند روز تا ۲۲ سال حبس دارند. به گفته وزارت دادگستری آمریکا، ۸۹ نفر به اتهام «حمله به مأمور مجری قانون» اعتراف کردهاند.